sanjaghakeabi
  دراز گیسوان ِ زمین
 
برای زنان زحمتکش مسجدسلیمان و همبستگی شان در اعتصاب کارگران پرزسیون


دراز گیسوان زمین
عطش لب هایتان را
بر لبان کدامین مرد
فرومی نشانید
تا زایش نوزاد فردا باشید

سر کدامین مرد را بر سینه می فشارید
تا مرهم خستگی سالیان دراز ِ کار باشید

صحبگاهان، کدامین اعتصابگر را
چاشت می دهید
تا بر سماجت تازیانۀ تهدید
گردن کج نکند

مادران کار
که سالیان دراز کُنج خانۀ محرومیت ها
به ماتم نشسته اید
بگوئید
چگونه نیش زهر بیکاری را
با داروی قناعت
شفا می بخشید

**      **      **       **      


بانوی من


بانوی من
هنگامی که بر بلندی ِ کوهی ایستاده ای
و تن نحیفت را
به دستان ِ خشن باد می سپاری
به چه می اندیشی

به هیاهوی میدان
که رفیقان
طعم خون خویش را در دهان
مزه مزه می کنند
یا به من
که چون یابوی پیری
کنارت آرام گرفته ام

**    **      **      **


شِکوه


در آتش ِ عشقت
چنان دردناک سوختم
که دودِ استخوان هایم
قبیله ام را
آشفته کرد
 
 
   
 
Diese Webseite wurde kostenlos mit Homepage-Baukasten.de erstellt. Willst du auch eine eigene Webseite?
Gratis anmelden