هنر و هنرمند


از زمانی که جامعۀ بشری به طبقات ِ استثمارگر و استثمار شده، تقسیم گشته، هنر و هنرمند نیز، خود به خود طبقاتی شده است 
هنرمند، خدمتگزار هنر نیست بلکه بوسیلۀ هنرش، اشاعه دهندۀ افکار سیاسی و وابستگی طبقاتی خود میباشد، بنابراین یا در خدمت طبقه استثمارگر، در توجیهِ شرایط و نابسامانی های جامعه، و ازلی و ابدی جلوه دادنِ این تضاد طبقاتی است و یا اینکه در خدمت طبقۀ استثمارشده و مخالف شرایط موجود حاکم بر جامعه، و این تضاد و نابسامانی ها رادستاورد دولتهای ارتجاعی، استبدادی و سرمایه داری میداند و این خود پایه و اساس تفکر هنرمند را تشکیل میدهد، چرا که برای هنر و هنرمند، چیزی مهمتر و کنجکاوتر از انگیزۀ فعالیت انسانی، حاکمیت و شرایط اجتماعی
نیست
 
هدف هنرمند مردمی، مسئول و متعهد، بعد از خود شناسی و یافتن جایگاه طبقاتی اش این است که بوسیلۀ هنر خلاق و پویای خود، به انسان اسثثمارشده/ احاطه شده در بند مذاهب/ سر در گم در جهل وخرافات/ تن داده به قضا و قدر را، یاری دهد تا شخصیتِ از دست رفتۀ خود را باز یابد، به خود و نیروی خود باور کند، تمایل به شناخت خود و مبارزه با نابرابریهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را توسعه دهد، در شخصیت و جهان بینی او غرور و شهامتِ بودن انسان آزاد را بیدار کند و بطور کلی به هستی انسان جان تازه ای بخشد
دولتها/ مذاهب / رسانه های سمعی و بصری/ مطبوعات/ سنت ها/ اخلاقیات مرسوم و نظام آموزش و پرورش طبقۀ حاکمه است که ذهنیت عقب ماندۀ، مرد سالاری، تبعیض گری، نژاد پرستی، قوم گرایی و .... را در بین تودۀ مردم و نسلهای پی در پی اشاعه میدهد. از این رو هنرمندِ مسئول و متعهد، رسالت آگاهی مردم را در جامعه بعهده دارد

هنرمند مسئول و متعهد، نه تنها بیانگر این واقعیت میباشد که منشاء فقر و گرسنگی/ فحشا و اعتیاد/ بیکاری و بی خانمانی/ ناامنی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی/ جنگهای خانمان برانداز/ تحقیر و توهین و توسری خوردن اقشار مردم/ بی حقوقی / استثمار/ ستمکشی زن/ بی حقوقی کودک/ جهل و خرافه/ اختناق به شیوه ای وحشیانه تر از قرون وسطا که سهم میلیاردها انسان ِ امروزمیباشند، چیزی جز دستاورد استبدادها، مرتجعین، دیکتاتورهای خونخوار و نظام بی رحم سرمایداری نیست، بلکه هنر خود را همچون سلاحی برای افشاگری این حکومتها و آگاهی انسانها در جوامع و برای تغییر این شرایط ناعادلانه و تبلیغ
جامعه ای آزاد و در شان ِ انسان، بکار میبرد

احمد شاملو، صمد بهرنگی، خسرو گلسرخی،سعید سلطانپور و ... نمونۀ بارز وشاخص این دیدگاه نسبت به هنر و هنرمند بوده و خود هریک هنرمندی مسئول و متعهد و مبارز و سمبل چندین نسل بوده ، هستند و خواهند بود
یادشان گرامی و راهشان پوینده باد

گِلالی